حق اختراع و حقوق عینی و دینی
حقوق مالی برو دو قسم است: حق عینی، حق دینی
حق عینی، حقی است که شخص نسبت به عین خارجی دارد که کاملترین آن حق مالکیت است. به عبارت دیگر ، حق عینی سلطه ای است که شخص نسبت به چیزی دارد و میتواند آن را به گونه ای مستقیم و بی واسطه اجرا کند.
حق دینی ،، حقی است مالی که شخص نسبت به دیگری دارد. به عبارت دیگر، حق دینی حقی است که شخص نسبت به دیگری پیدا میکند و به موجب آن میتواند انجام کاری را از او بخواهد.
ماهیت حقوق معنوی از جمله حق مخترع بر اختراع خود با هیچ یک از حقوق عینی و دینی به طور کامل قابل انطباق نیست زیرا حقی که مخترع بر اختراع خود دارد، هرچند که در برابر همه قابل استناد است و از لحاظ انحصاری بودن با مالکیت شباهت تام دارد اما بر خلاف سایر حقوق عینی، موضوع آن شی نیست و ناظر به ابداع فکر نویسنده است.
به هر حال طبیعت حقوق معنوی و اهمیت آن ایجاب میکند که گروه خاص به شمار آید و در واقع حق مالی به سه دسته عینی و دینی و معنوی تقسیم شود. البته در حقوق ما، ماهیت حقوق معنوی ف همانند حقوق عینی است النهایه موضوع این حقوق اشیا غیر مادی و نامحسوس است که ازآن به “حق مالکیت” نیز تعبیر میشود.
بدون دیدگاه