سوالات و نکته حقوقی قانون مدنی

مودع ومستودع، مطابق قواعد عمومی قراردادها، باید اهلیت معامله داشته باشند و هرگاه مودع محجور باشد، مستودع بایدمال امانی را به ولی او ردنماید.درغیراینصورت درصورت تلف مال، وی ضامن است.
نکته۷۱:
عقدشرکت، به صورت قهری، ناشی از دو موضوع است:
۱- امتزاج
۲- ارث
نکته۷۲:
تلف جزیی مال شرکت موجب بطلان شرکت نیست و آنچه تلف شده ازمال تمام شرکاءخواهدبود.
نکته۷۳:
هرگاه مال مشاع خراب شده و نیاز به تعمیرداشته باشد و برخی شرکاء برعلیه شرکای دیگر ازتعمیرامتناع کنند، شرکای متضرر می‌توانند به حاکم رجوع کنند:
حالت اول:
اگرملک قابل تقسیم باشد، حاکم اجباربه تقسیم می‌کند.
حالت دوم:
اگرتقسیم ملک متضمن بروز ضرر باشد، شرکای ممتنع از تعمیریا فروش یا اجاره سهم الشرکه خود، (باهدف رفع موضوع تنازع ودفع ضرر )توسط حاکم اجبار می‌شوند.
نکته۷۴:
مودع ومستودع، مطابق قواعد عمومی قراردادها، باید اهلیت معامله داشته باشند و هرگاه مودع محجور باشد، مستودع بایدمال امانی را به ولی او ردنماید.درغیراینصورت درصورت تلف مال، وی ضامن است.
اما هرگاه مستودع به لحاظ حمایت ازمحجور مال را به امانت بگیرد، فقط درصورت تعدی وتفریط ضامن است زیرا مال نزد او امانت شرعی (قانونی ) است.
نکته۷۵:
درفرض وکلای استقلالی، اگر یکی از ایشان موضوع مورد وکالت را انجام دهد یکی از موارد زوال وکالت است و دیگر وکالتی برای دیگر وکلا باقی نمی ماند اما درفرض وکلای اجتماعی، اگریکی به تنهایی مورد وکالت را انجام دهد،
تنفیذش منوط به رضایت و امضاء دیگروکلا می‌باشد ودیگران باید آن را تنفیذ نمایند
در قسمت جمع سبب و مباشر دو فرض قابل تصور است…
1) مباشر اقوی از سبب باشد؛ یعنی قتل به مباشر که مستقیما در سلب حیات مداخله دارد قابل انتساب باشد در این فرض سبب عامل معاون است. از نظر ساختاری مباشر زمانی اقوی محسوب میشود که ارکان جرم یا عناصرمادی، قانونی و معنوی رابطورکامل داشته باشد دراینصورت مباشر اقوی از سبب است.
2) سبب اقوی ازمباشرباشد؛دربحث جمع سبب و مباشردرقتل عمدی ویاهرجرم وجنایت نکات ذیل ضروریست .
الف- در جنایات و از جمله قتل عمدی مباشر مباشر و سبب هر دو باید انسان باشند لذا حیوان یا شیئ را نمیتوان مباشر جنایت به حساب آورد چرا چون اشیاء یا حیوان علی الاصول وسیله ارتکاب جنایت بشمار بشمار می آید .
ب)درقتل عمدی، سبب درصورتی اقوی از مباشر است که اختلال وتزلزلی در رکن معنوی و یا شرایط مسئولیت کیفری مثل عقل، بلوغ، اختیار، پیش آید بنحوی که جرم محقق نگردد بنابراین اگر مباشر قتل ، صغیر، مجنون ،جاهل بموضوع یا وصف وسیله و غیر آن باشد بر عکس مباشر سبب عالم عامد عاقل بالغ و مختار باشد و ازاین طریق وقوع قتل را هدایت کرده باشد سبب اقوی از مباشر می آید وپاسخگو خواهد بود.
ج) در قتل عمدی درمصداق سبب اقوی از مباشر، احراز رکن معنوی قتل عمدی در سبب موضوع م 250 ق.م.ا. ضروری است بر همین اساس است که سبب اقوی را گاهی مباشر معنوی هم نامیده اند .
2)سبب اقوی از مباشر در فرضی مصداق دارد که مرتکب قاصد یا مختار نبوده ودر اثر فریب یا اجبار دیگری، مبادرت به خودکشی کند در یک مفهوم کلی میتوان گفت اگر خودکشی ناشی از سببی باشد که تاثیر آن از مباشرت بیشتر باشد سبب بعنوان قاتل عمدی قابل تعقیب خواهد بود.
سوال :اگر کسی با اکراه خودکشی نماید حکمش چیست ؟ آراء فقها در باب اکراه به خودکشی با اختلاف نظر مواجه است شهید ثانی و امام راحل حکم اکراه در قتل را شامل اکراه در خود کشی نیز میدانند ولی اعتقاد بعضی از اساتید اگر اکراه محقق باشد اکراه کننده چون سبب اقوی محسوب میشود و با اقدام خود موجب سلب اختیار اکراه شونده را فراهم ساخته است قابل محسوب میشود و با رعایت سایر شرایط قصاص میشود (م.379.ق.م.ا. به این اختلاف نظر پایان داده است بدین شکل «هرگاه کسی دیگری را به رفتاری اکراه کند که موجب جنایت بر اکراه شونده گردد جنایت عمدی است واکراه کننده قصاص میشود. )
وسیله ی جرم : وسیله در موضوع تحقق قتل عمدی موضوعیت ندارد اگر مرتکب با هر وسیله ای از دیگری سلب حیات کند قتل محقق است البته در این قسمت لازم به توضیح است که در نوعی از جرم قتل عمدی اصطلاحا نوعا کشنده را بکار میبریم این نوع کشنده بودن گاهی اوقات با توجه به موضع اصابت است مثلا اصابت گلوله به قلب یا مغز و گاهی اوقات با توجه به وسیله ی بکار رفته مانند مواد منفجره بمقدار زیاد که نوعا سبب قتل میشود در این موارد با توجه به اوضاع احوال و کلیه ی شرایط اظهار میشود که عمل نوعا کشنده بوده است مانند پرت کردن یکنفر از طبقه ی بیستم و یا اول
مادري ازدختر همسايه در مراسم عزاداري مي خواهد كه فرزند شش ساله را براي آرام كردن به بيرون ببرد دختر در اجراي درخواست مادرفرزند آن را بلند كرده و روي گردن خود مي گذارد ودر اين حين پنكه سقفي به سر بچه اصابت نموده و زخمي مي شود و بر اساس شكايت پدر فرزند عاقله دختر بچه به پرداخت ديه محكوم مي شود.
اولا: آيا نصاب پنكه سقفي كه حدود متعارف را در نصب پنكه رعايت نكرده است در اين ميان مسوليت دارد يا نه.
ثانيا: آيا عمل دختر مصداق قاعده احسان بوده و وي و عاقله اش را از مسوليت مبري مينمايد
در خصوص نصاب پنكه سقفي شايد بشه از ماده ٥١٧تبصره يا از بحث موجب ضمان استفاده كرد با إثبات شرايط كه تقصير كرده پنكه رو درست نصب نكرده و…مسول بدانيم

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *